روز آخر همه نزدیکان را جمع کرد و فرمود:"لا تنالُ شفاعتنا لمن استخفَّ بالصلاة". 

می گفتند زهر کاری با بدن آن بزرگوار کرده بود که از بدن تنها سر مانده بود. تمام جسم آب شده بود. چونان جدش حسین - علیه السلام - شده بود انگار.

انگار خلاصه آنچه در گذشته بر خاندان عصمت رفته بود، در او جمع بود.

آن هنگام که خانه اش را آتش زدند. آن زمان که بر دستش ریسمان بستند و او را به دارالخلافه کشاندند. و آن زمان که زهر نوشید و آن زمان که جز سر مبارکش هیچ از بدنش نماند.

ارواحنا فداه.